پس انداز

ساخت وبلاگ

این پست سفارشی یکی ازدوستان(شیدا-م) است که خواسته بودند روشهای پس انداز کردن را برایشان توضیح دهم.

اول اینکه همانطور که سرمایه فقط مالی نیست پس انداز هم فقط مالی نیست. اینکه کسی ارتباطهای موثری دارد و اعتماد دیگران به او و خانواده اش زیاد است و اینکه سعی می کند با اخلاق خوش و خلق و خوی پسندیده با دیگران رفتار کند و در محل و منطقه زندگی و کار به خوش قولی، خوش حسابی و ... شهره باشد در واقع در حال پس انداز کردن چیزی است که به آن می گویند سرمایه اجتماعی و به قول قدیمیها اعتبار. همان اعتباری که در بازار تهران برای کسبه وجود داشت و فرد با گرو گذاشتن یک تار سبیلش کلی جنس می برد و طرف مقابلش مطمئن بود حتما پولش را بر می گردانند. اینکه از همکارت یا دوستت پول قرض می گیری و وقتی چک ضمانت یا امانت را برایش می بری می گوید:«دارید به من فوحش می دهید چک برای چیست!». اینکه تعدادی خواهر وبرادر داری که در هنگام ضرور به دادت می رسند و همراهیت می کنند و در حد توانشان به تو پول قرض می دهند. پس یکی از راههای پس انداز کردن افزایش سرمایه اجتماعی در سطح فردی است که برای برخی مانند سرمایه مالی به ارث می رسد و برای برخی به واسطه تحصیلات، شغل، رفتار اعتماد بر انگیز و صد البته پول و ثروت به وجود می آید. حالا شاید برایتان کلمه آقازاده معنی دیگری بیابد. آقازاده همان است که سرمایه اجتماعی اش را از پدر به ارث برده و از آن طریق سعی می کند سرمایه مالی خود را نیز افزایش دهید. اینگونه است که به قول قدیمیها «پی می رود روی دنبه» و سرمایه مالی و اجتماعی اش روی هم انباشت می شود و شکافی عظیم بین ایشان و سایرین به وجود می آید. اگر رفتار مناسب دارید اگر لباسهای مناسب و باقاعده می پوشید، اگر اصولی خاص در رفتار و گفتار را برای خودتان قائل هستید شما در حال پس انداز چیزی تحت عنوان سرمایه اجتماعی هستید.

حالا بپردازیم به پس انداز به معنی عام آن که در راستای پس انداز مالی صورت می گیرد. در واقع فردی که می خواهد پس انداز کند باید ابتدا درآمدی داشته باشد. حال درآمد مکفی ندارد. درآمدی دارد که گاهی هست و گاهی نیست. دراینگونه موارد افراد ساز و کارهای مختلف دارند. برخی درصدی از همان درآمد را به شکلی پس انداز می کنند. می تواند از 20 درصد تا 90 درصد را در بر گیرد. برخی پس انداز رابه شکل کالایی در می آورند که ارزش آن رو به افزایش است. مثلا ملک می خرند، طلای دست دوم که کارمزد کمتری دارد می خرند و یا دلار می خرند و ... قطعا خرید لوازم منزل و اتومبیل راه حل مناسبی برای پس انداز نیست. اگر درآمد شما خیلی کم است یکی از راههای پس انداز کردن ایجاد بدهی بانکی است. در واقع شما مبلغی وام می گیرید و با آن کالایی که ارزش افزوده ای خواهد داشت می خرید یا مثلا در بورس سرمایه گذاری کرده و هر روز به ارزش آن با روشهای بورس بازی اضافه می کنید و ... و کم کم بدهی خود را به بانک یا فردی که پول را از او قرض گرفته اید پس می دهید. آدمها بسته به سبک زندگی، میزان درآمد و ....سبک پس انداز کردن خود را پیدا کنند. شیدا - م عزیز گفتید که درآمد چندانی ندارید و مجرد هستید و ... شما می توانید از همان پولهای اندکی که به دست می آورید پس انداز کنید. یک شغل ایجاد کنید و یا پیدا کنید و کمی هم درآمد خود را افزایش دهید. زیرا تا درآمدی نباشد پس انداز مالی معنی ندارد و قابل برنامه ریزی نیست ابتدا می توانید با خرید قطعات کوچک طلا شروع کنید تا به مبلغی قابل قبول برسد بعد ببینید روشهایی که بانکها وام کم بهره با بهره 4 یا 2 درصد می دهندبیابید و با گرفتن یک وام مناسب ملکی کوچک و ارزان در شهرستانهای اطراف خریداری کرده و اجاره دهید. مبلغ پیش پرداخت مسکن خودش به نوعی قرض الحسنه ای است که سود ندارد و بر اثر تورم مستهلک می شود و چندسال بعد می توانید آن را به راحتی پرداخت کرده و حتی از اجاره بها پس انداز کرده و بدهی را صاف کنید و کم کم به بفروشید و در مکانهایی با برد اقتصادی بیشتر بخرید. پسر بزرگه از سال اول دانشگاه به همین سبک با درآمد ناشی از تدریس و کارهای دانشجویی و عکاسی و ... سرمایه گذاریهایی انجام داد که بنده و همسرم سالهای اول زندگیمان کلی خودمان را به در و دیوار زده بودیم تا بیاموزیم. به هر حال همانطور که هر فرد نسخه ژنتیکی خاص خودش را دارد هر خانواده و هر زندگی ای هم روشهای پس انداز خودشان را دارند. حتی کمترین درآمدها هم باید مقداری پس انداز داشته باشند حال می تواند این پس انداز به اشکال مختلف باشد. در مورد پس انداز نقدی من به خانمها پیشنهاد می کنم که حتما به اندازه سه ماه هزینه منزل و اقساطشان پس انداز داشته باشندو این پس انداز را هر سال بسته به تورم باید این مبلغ ترمیم شود. زیرا اگر به هر دلیلی درآمد خانواده یا همسرتان فقط یکماه دچار مشکل شود ترمیم زندگیتان سه ماه طول خواهد کشید. حالا دلیل اینکه خانمهای قدیمی همیشه مقدار قابل توجهی طلا داشتند و دارند را بهتر درک می کنید.

سرمایه دیگر سرمایه فرهنگی است. سرمایه فرهنگی کمی عمومی تر است. فرهنگ مادی و معنوی همگی جزئی از سرمایه های یک جامعه هستند. مثلا آثار باستانی، آداب و رسوم و ... همه سرمایه های فرهنگی یک جامعه هستند که فقط از سوی مردم و عمل کردن به تک تک آنها می توانیم آن را غنا بخشیم و حفظ کنیم. در واقع سرمایه فرهنگیمان را به صورت یک پس انداز تمام نشدنی حفظ کنیم. همچنین احترام به طبیعت و سرمایه زیست محیطی از سرمایه های فرهنگی یک جامعه است که باعث می شود سرمایه زیست محیطی برای نسل آینده نیز حفظ شود. سرمایه فرهنگی حلقه واسط سرمایه اجتماعی و سرمایه مالی است. این سرمایه  روشها و شکل و سمت و سو و نحوه بدست آوردن سایر سرمایه ها را تعریف کرده و در بستر خود بازتولید می کند.

از دیگر سرمایه ها سرمایه معنوی است که هر کس بسته به نوع دین و آیینی که دارد سعی می کند از آن بهره ببرد. اینکه آدمها مناسکی را انجام می دهند و اینکه هر یک به شکلی از آن لذت می برند و احساس آرامش می کنند و اینکه حتی در بسیاری از مواقع افزایش سرمایه معنوی افرادباعث می شود برخی مشکلات کم شود مثل مشکلات روحی و روانی خودکشی همه آنها بسته به اندوخته و پس انداز افراد در طولانی مدت از معنویات دارد و تحقیقات زیادی آن را اثبات کرده اند که افرادی که مذهبی تر هستند کمتر دچار مشکلات روحی می شود و احتمال خودکشی کردن در آنها کاهش می یابد زیرا تکیه گاهی معنوی در بحرانها برای خودشان متصور هستند.

در پایان لازم است که توضیح دهم تمامی این سرمایه ها بر روی هم اثر می گذارند و باعث افزایش دیگری می شوند. لذا سعی کنید اگر از هر یک از این موارد متنعم هستید به ابعاد دیگر توجه بیشتری نشان دهید و بیشتر متمرکز شوید.

از دوستان می خواهم تجربیات خود در مورد انواع پس انداز کردن ذیل همین پست به اشتراک بگذارند. خیلی خوب است که از تجربیات هم درس بگیریم. تجربیات عملی افراد به صدتا از این نوشته ها می ارزد.

خدایا شکرت بابت همه آنچه دادی و ما از آن غافلیم. خدایا باش . مثل همیشه نزدیکتر از رگ گردن. خدایا به آغوش همیشه بازت بیش از پیش نیازمندم. مرا دریاب.

بدبختی های یک زن چاق...
ما را در سایت بدبختی های یک زن چاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chagh2o بازدید : 159 تاريخ : سه شنبه 2 مرداد 1397 ساعت: 15:10