وقتی حمایت را با حماقت اشتباه می گیرند

ساخت وبلاگ

آن روز که برای کمک به زلزله زده ها می رفتم و در فضای مجازی بین دوستان و آشنایان پیام می گذاشتم که هر کمکی از دستتان بر می آید برای حمایت از هموطنانمان انجام دهید و من به عنوان کسی که می شناسید و امین شما هستم دارم می روم منطقه و ... فکر نمی کردم عده ای بنده را یک آدم دور از جان خوانندگان احمق فرض کنند که از روی احساسات تصمیم می گیرم و کاری را انجام می دهم و .... همان روزها ابتدا دختر خانمی برایم در تلگرام پیام گذاشت که «شما دکترید و کلی قسم و آیه که من یک دانشجو هستم در دانشگاه دولتی و فکر می کردم درس خواندن در دانشگاه دولتی هزینه ندارد و الان به مشکل برخوردم و .... اگر 100 تا 150 در ماه کمک کنید می توانم ادامه تحصیل دهم» در جوابش نوشتم مشخصات و شماره دانشجوییتان را بفرمایید یا شماره تماس بگذارید با شما صحبت کنم. در قالب محقق میدانی برای استخدام و یا خواستگار از شما تحقیق می کنیم و اگر مشخصات شما صحت داشته باشد قطعا به طور کاملا آبرومندانه از شما حمایت خواهد شد. حتی اگر برایتان سخت است یک کار پاره وقت برایتان پیدا می کنیم که با کسر هزینه های رفت و برگشت بیشتر از این مبالغ برایت بماند. نتیجه این شد که دختر خانم گفتند نه اگر می خواهید تحقیق کنید و با آبروی بنده بازی کنید همینجا ارتباط را قطع کنم. من هم گفتم حق بدهید الان آدمهای شیاد که از این راه کسب درآمد برای خود می کنند کم نیست. باید صحت سنجی شود. خلاصه قطع ارتباط شد و دست بر قضا اصلا دلیت اکانت شدند.

یکشنبه هم که قسمت نظرات وبلاگم را باز کردم با چنین پیام مواجه شدم«سلام.خوبید شما؟یه جوان 30ساله هستم چندین سال قصد دارم ازدواج کنم ولی بخاطر مشکلات مالی نمی توانم  ازدواج کنم اگر امکانش هست به من کمک مالی کنید تا ازدواج کنم ممنون.شماره تماس 0900000008.
شماره عابربانک ملی(6037000000000067 )... هستم.متشکرم.الله وکیلی اگر ناچار نبودم این پیام نمیدادم».

این یکی را اصلا زنگ هم نزدم.

واقعا چرا برخی راه افتاده اند در فضای مجازی و از فرصت سوء استفاده می کنند و با خواندن مطالب کمک و حمایت از زلزله زدگان یا حمایت از هر بحران دیگری که نیاز به کمک مالی دارد چنین پیامهایی می فرستند. آنهم برای وبلاگی که با نام مستعار می نویسد و تمام مدت تلاش بر این دارد که هویتش مخفی بماند! به نظر شما چه نتیجه ای می توان از این دو پیام گرفت. پیام اول با شناخت و دانستن هویتم است و پیام دوم بدون شناخت و دانستن هویتم است.

واقعیت این است که من به هیچکدام از این دو پیام اعتماد نمی کنم. زیرا در کشور ما آنقدر فساد نهادینه شده که به راحتی نمی توان به کسی اعتماد کرد. دوم اینکه اگر هم قرار باشد به چنین پیامهایی توجه کنم قطعا از مبادی رسمی و نیمه رسمی اقدام خواهم کرد. تکلیف پیام اول که با دلیت اکانت شدن مشخص است. حال آقایی که پیام دوم را گذاشته اید بفرمایید شماره شما را به خیریه خاصی که در خصوص ازدواج زوجها اقدام می کند بدهم برای تماس و تحقیق و پیگیری یا خیر؟

خواهش می کنم حمایت آدمها را با حماقت اشتباه نگیرید و به شعور ایشان احترام بگذارید.

خدایا فضای مجازی هم نعمت است و هم نقمت. شکر که نعمتی چنین در اختیار ما قرار دادی و در عصری زندگی می کنیم که از چنین نعمتی برخورداریم و خدایا از خودت می خواهم ما را از شر نقمتهایش دور نگه دار. خدایا بیش از همیشه به توجهاتت نیاز دارم.

بدبختی های یک زن چاق...
ما را در سایت بدبختی های یک زن چاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chagh2o بازدید : 175 تاريخ : يکشنبه 19 آذر 1396 ساعت: 21:42