ریزعلی خواجوی دهقان فداکاری که سالها موضوع درس و انشاء و دیکته و جمله سازی ما بود در گذشت. واقعیت این است که ریزعلی قبل از فداکار بودن آدم باهوشی بود که در آن شرایط سخت و عجیب از کمترین ابزار دم دستش استفاده کرد و جان تعداد زیادی آدم را نجات داد. خبرش این چند روز دست به دست گشت و من را به فکر فرو برد که چقدر این مرد برایمان خاطره ساخته است و چقدر همه دوستش داشتیم و داریم. واقعیت این است که او نمرده است و هنوز هر سال و هر سال در کتاب کلاس سوم بچه هایمان لباسهایش را آتش می زند و مسافران قطار را در یک روستای دور افتاده شهر میانه در آذربایجان نجات می دهد. هر سال و هر سال به بچه های ما یاد می دهد که در یک موقعیت اضطراری اینچنین شاید لازم باشد از رفاه خود بگذرند و عقل و درایت خود را به کار اندازند و جان صدها هموطن خود را نجات دهند.
خدایش بیامرزد و یادش گرامی
خدایا شکرت که هستی و دوستت داریم. خدایا این مرد زحمت کش را در جوار خودن غرق رحمت کن.
بدبختی های یک زن چاق...برچسب : نویسنده : chagh2o بازدید : 146