واقعا چرا؟!

در پی انجام یک پروژه سفارشی دو هفته ای است که عضو پنج کانال مشاوره روانشناسی شدم. تحلیل محتوای اولیه جالب است.

1- تعداد خانمهایی که پیام می گذارند و درخواست کمک می کنند تقریبا سه برابر آقایان است.

2- در مورد مشکلات خانوادگی و درخواست راه حل خانمها قبل از بحران ارتباط می گیرند و در پی حل مشکل هستند و آقایان اکثرا در مراحل پایانی رابطه قرار دارند. یعنی اختلافات بحرانی شده خانم یا در دادخواست طلاق داده و یا مهریه اجرا گذاشته و یا اصلا یکسالی از طلاق گذشته است. به زبان دیگر خانمها زودتر از آقایان مشکل را درک می کنند و به فکر راه حل هستند و یا شاید تلاش بیشتری برای حفظ زندگی می کنند. این را بگذارید کنار موضوع دادخواست دهندگان طلاق که در بیشتر موارد خانمها هستند که دادخواست طلاق می دهند نه آقایان.

3- آقایان کلی گویی می کنند و خانمها مسائل را با جزئیات بیان می کنند.

4- تعداد خانمهای متاهلی که ارتباط خارج از عرف دارند متاسفانه زیاد است و به این موضوع واقف هستند و از مشاور تقاضا دارند که کمک کنند بدون آسیب جدی از رابطه خارج شوند. در مواردی هم که بی تفاوت حرف می زنند و مشکل را چیز دیگر بیان می کنند وقتی مشاور پیشنهاد خارج شدن از رابطه را می دهد کمتر ممکن است دفاع کنند. در واقع تنها یک مورد بود که گفت الان حالم خوب است اگر رها کنم می ترسم دوباره مشکل پیدا کنم!

5- تعداد آقایانی که به روابط موازی خود اعتراف می کنند هم کم نیست ولی عذاب وجدان ندارند و در بسیاری موارد وقتی مشاور به عنوان یک پروسه درمانی در اولین گام پیشنهاد ترک رابطه خارج از عرف را می دهد دفاع هم می کنند مثلا می گویند هزینه و باری روی زندگی اصلیم ندارد! پس مشکل جنسیم را چطور حل کنم!!!! نمی گذارم همسرم بفهمد!!!!!!

6- همسر دومهایی که برای مشاوره ارتباط می گیرند واقعا خواسته های جالبی دارند که برای من به عنوان یک زن هم عجیب و هم جالب بود فقط خدارا شکر می کنم که روانشناسانی که عضو کانالشان هستم دائم در حال یاد آوری این موضوع هستند که شما دوم هستید و بهتر است جایگاه خودتان را بشناسید و شما هستید که آمده اید سر زندگی دیگری و بهتر است با مدارا رفتار کنید و ...

7- حدود 5 درصد مشاوره ها در خصوص کودکان است و ظاهرا خانواده ها اصلا برایشان مشورت گرفتن در مورد کودکان که مهمترین دوره زندگی و آموزش خود را می گذرانند مهم نیست و این جای تاسف دارد.

8- درخواستها در مورد نوجوانان و دوران بلوغ هم جالب است. برخی سوالات آنقدر بدیهی و ساده است که آدم شاخهایش سبز می شود که چرا خانواده ها حداقل یک کتاب در مورد دوران بلوغ و شرایط تربیتی در این دوران مطالعه نمی کنند و دنبال لقمه آماده هستند.

تا کنون 107 مورد را بررسی کردم و این نتایج به دست آمد. امیدوارم که بتوانم با یکی دو مشاور از نزدیک صحبت کنم و اگر کیسهایشان اجازه دهند از نزدیک مراحل مشاوره و درمان آنها را ببینم.

خدایا شکرت بابت همه آنچه دادی و ما از آن غافلیم. خدایا از اینکه هستی و ما را در پناه خود داری متشکرم. خدایا متشکرم بابت روزی ای که به ما می دهی. خدایا مرا دریاب و از توجهات ویژه ات مرا سیرآب کن.

بدبختی های یک زن چاق...