یادتان هست که دو سال پیش این پست را نوشتم (امیدوارم مبارک باشد) http://chagh2.blogfa.com/post/577
حالا آمدم بگویم غصه خوردم. آمدم بگویم این چند روز فقط غصه خوردم. از همه آنچه پیش آمد غصه خوردم. نمی دانم وزیر امور خارجه مان چه حالی دارد ولی حال من و خیلی از هم وطنانم دیگر خوب نیست. خوشحالی آن روزها مثل سرابی حالمان را خراب کرده است. این دیشب وقتی قرآن به سر می گرفتم غصه می خوردم و بغض گلویم را فشار می داد. در کنار تمام آرزوهای ریز و درشتی که لابه لای هزار اسم اعظم و الغوث گویان به ذهنم می رسید هر دفعه از خدایم می خواستم ما را از این همه بدبختی نجات دهد. این همه بدعهدی و این همه بداخلاقی بین المللی. از خدا می خواستم آرامش را به همه برگرداند و آنقدر زنده بمانم که مردم جهان را در صلح ببینم و آرامش.
یا حبیب من لا حبیب له، یا رفیق من لا رفیق له. همه 988 بند دیگر به کنار که همین دو بند مرا بس است یا رب
بدبختی های یک زن چاق...برچسب : نویسنده : chagh2o بازدید : 141