نخ تسبیح بود

ساخت وبلاگ

دیشب خبر دادند که بعد از جراحی به هوش نیامده و دار فانی را وداع گفته. دلم گرفت. خواهر بزرگ خانواده بود و بعد از مادرش مدیریت همه فامیل را به عهده داشت. تصمیم گیریهای بزرگ خانواده با تایید او انجام می شد. درایت و تدبیرش حرف نداشت. حالا تک دخترش تنها ترین تنها می شود. حال خواهر بردارهایش خیلی بداست. هنوز فرزند کوچکش مجرد است و دل من هم از دیشب برایش گرفته. از تشییع جنازه بیزارم می دانم رفتن همانا و تا چند روز اوضاعم وخیم بودن همان. ولی می رم. به حرمت دوستی با تنها دخترش می روم. خدایش بیامرزد.

خدایا حکمتت را شکر.

بدبختی های یک زن چاق...
ما را در سایت بدبختی های یک زن چاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chagh2o بازدید : 190 تاريخ : پنجشنبه 22 تير 1396 ساعت: 1:32