! They are same as cat and dog

در این مدت چند سفر کاری داشتم و چند سفر غیر کاری. دوباره نیروهای شهرستانی افتاده اند به جان هم. دقیقا مانند سگ و گربه. از صبح در اداره به جای اینکه به کارهایم برسم داشتم با این جماعت دعوا می کردم. آخر هم خسته و داغان برگشتم منزل. ولی دعوای آن دو ادامه داشت. هرچه کردم تلفنی هم درست نشد که نشد. خلاصه عصر تصمیم گرفتم که برگردم بروم شهرستان. اینبار با اتوبوس و گفتم نهایتش صبح می رسم. بلیط تهیه شد و عزم سفر کردم که متوجه شدم یکی از طرفین متخاصم از صبح در قرنطینه خواهد بود تا شنبه عصر به خاطر رای گیری. خلاصه این رای گیری برای همه اگر دردسر باشد برای من نشانه دو روز آرامش است از دست این دو ابله. 

متاسفانه تحریکهای ناظر نا محترم کار ما را به اداره کار کشانده. فعلا برای پاره ای از توضیحات. البته گفته می شود که بنده شکایتی نداشتم ولی بی جهت احضاریه داده نمی شود.

خدایا شکرت به خاطر همه چیز. به خاطر فعالیتهایی که وقت برایم نمی گذارد و وجود بچه ها. خدایا به جوانان ما آرامش و صبر عطا کن. خدایا به ایشان کنترل خشم عطا کن تا در مواقع اینگونه بلد باشند خودشان را چطور کنترل کنند. خدایا خودت کمک کن از این دردسر درست شده خلاص شوم.